Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@16:52:58 GMT

۹ سال زندگی با کابوس ایدز

تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۴۱۸۳۰

۹ سال زندگی با کابوس ایدز

ایسنا/خراسان رضوی برخی از زنانی که به ویروس اچ.آی.وی مبتلا می‌شوند، نه اعتیاد دارند، نه با خون و فرآورده‌های خونی آلوده تماس داشته‌اند و نه در روابط غیرمشروع جنسی مشارکت کرده‌اند؛ آنها قربانی همسران خود می‌شوند که درگیر ایدز هستند و بدون درنظر گرفتن حق و حقوق همسران‌شان، آنها را نیز مبتلا می‌کنند.

میترا یکی از زنانی است که از طریق روابط زناشویی به ویروس اچ.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آی.وی  مبتلا شده و شوهرش را عامل بدبختی‌هایش می‌داند. در ادامه روایت او از مواجهه با بیماری ایدز را می‌خوانید.

 «آدمی بشاش و فعال بودم تا اینکه روزهایی در سال ۱۳۸۹ به دلیل کسالت فراوان و خستگی زودرس دائم احساس خواب‌آلودگی داشتم. از این وضعیت نگران شدم و یک روز تصمیم گرفتم به مرکز انتقال خون بروم و خون بدهم تا شاید این عوارض کمتر شود. در ابتدا تصورم براین بود شاید به دلیل غلظت خون، خوابم زیاد شده، اما بلافاصله پس از خون دادن متوجه شدم که مبتلا به ویروس اچ.آی.وی هستم.

اولش که در مرکز انتقال خون دکتر این موضوع را به من خبر داد، دوست نداشتم قبول کنم و همواره دنبال راه فراری بودم و تلاش می‌کردم دکتر را متقاعد کنم که اشتباه شده است. اما بالاخره قبول کردم و برای نتیجه قطعی آماده شدم تا مجدد آزمایش بدهم و متاسفانه نتیجه همان شد که پزشک مرکز انتقال خون گفته بود. دکتر درخصوص بیماری توضیح کاملی به من نداد و فقط اصرار می‌کرد که اگر دارو مصرف نکنی بعد از ۱۰ سال خواهی مرد. شاید علت اصرار دکتر برای این بود که من حاضر نبودم قبول کنم مبتلا هستم و او با این کار می‌خواست مرا وادار به درمان کند.

هیچ کس این موضوع را نمی‌دانست و در این مسیر تنها بودم. به خاطر ترسی که داشتم همیشه از آدم‌ها فرار می‌کردم و با کسی ارتباط نداشتم. دوران خیلی سختی بود و مجبور بودم تحمل کنم تا اینکه کم کم با موضوع کنار آمدم و واقعیت را قبول کردم.

از روزی که نتیجه آزمایشم مثبت شد و به زور قبول کردم مبتلا هستم مدت ۹ سال با کابوس ایدز دست و پنجه نرم کردم و نمی‌خواستم قبول کنم که مبتلا هستم. در تمام این مدت دائم نگران تک فرزندم بودم که مبادا به این ویروس مبتلا شود. مدام در اینترنت سرچ می‌کردم که راه‌های انتقال بیماری چیست و او را از خودم دور می‌کردم. دچار افسردگی و سرگردانی بودم و نمی‌دانستم درواقع باید چکار کنم.

همسرم را عامل این بدبختی می‌دانم و هیچ وقت او را نمی‌بخشم. او درست زندگی نکرد و مرا هم به بدبختی کشاند. متاسفانه همسرم علاوه بر اعتیاد شدید با زنان دیگری هم در رابطه بود. در همین روابط به این ویروس مبتلا شده بود. در تمام مدتی که می‌دانسته ایدز دارد، حتی برای سلامت من و فرزندمان حاضر نبوده موضوع را پیگیری کند و با من درمیان بگذارد.

نمی‌دانستم همسرم هم به ایدز مبتلا است. پس از اینکه قبول کردم ایدز دارم با ترس و نگرانی موضوع را با او در میان گذاشتم، برایم جالب بود که خیلی بی‌تفاوت در برابر آن همه نگرانی من فقط گفت «اینکه چیز مهمی نیست من هم ایدز دارم». آنجا بود که فهمیدم از طریق او مبتلا شده‌ام و این بی‌تفاوتی‌اش مانند آوار بر سرم بود. هرچه به او اصرار کردم درمانش را پیگیری کند، می‌گفت «چیز مهمی نیست نیاز به درمان ندارد و خودش خوب می‌شود». آنقدر با این افکار به اعتیادش ادامه داد تا بالاخره به خاطر ایدز و اعتیاد شدید فوت کرد.

هنگامی که بیماری‌ام را به اطرافیانم گفتم خیلی تند برخورد کردند و مرا از خود راندند. این اقدام آنها مرا بسیار ناراحت و سرخورده کرد تا مدت‌ها دچار افسردگی و گریزان از دیگران بودم. اکنون با هیچ کدام از فامیل رابطه ندارم، فقط با یک خواهرم در ارتباط هستم که در مقابل بیماری‌ام سعی کرد آرامم کند و با صحبت‌هایش مرا وادار کرد برای درمان به مرکز مشاوره ایدز بروم. او کمک کرد قبول کنم می‌توانم درمان شوم و به زندگی عادی ادامه بدهم.

 تنها مشکل من در این مدت بیماری، برخورد اطرافیانم بود. در گرفتن خدمات درمانی مانند تست، آزمایش و حتی دارو با مشکلی مواجه نشدم. داروها راحت در داروخانه‌ها در دسترس هستند و آزمایش‌ها و تست‌ها کاملا رایگان است. اچ.آی.وی بیماری بدی نیست و تنها اسمش هولناک است در چنین بیماری‌هایی بهتراست علاوه بر خود بیمار، اطرافیان هم بیماری را بپذیرند و برای تسریع در درمان به بیمار کمک کنند. اگر بیمار از سمت نزدیکانش طرد شود هرگز به دنبال درمان نخواهد رفت».

آنچه در صحبت‌های میترا بیشتر خودنمایی می‌کرد، ترس از قضاوت‌های مردم بود. او در صحبت‌هایش از مردم می‌خواست وقتی می‌شنوند یک نفر ایدز دارد سریع به او برچسب نزنند. او ۹ سال بیماری‌اش را قبول نکرده بود فقط از ترس قضاوت مردم و فامیل. در گفته‌هایش استرس این را داشت که وقتی یک زن در جامعه دچار چنین مشکلی می‌شود، همه او را قضاوت می‌کنند که حتما روابط نامشروع داشته درحالی که خود او از طریق همسر معتادش مبتلا شده بود.

 انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی اجتماعی بیماری ایدز استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی ورزشی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی سیاسی اخبار ورزشی خوزستان منطقه مازندران استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی ورزشی استانی شهرستانها مبتلا شده قبول کردم قبول کنم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۱۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(تصاویر) این زن زندگی خود را وقف گربه‌ها کرد

فرارو- نورهان کاناتار زن ۶۵ ساله که در منطقه کازان شهر آنکارا زندگی می‌کند، طبقه همکف و باغ خانه خود را به خانه گربه‌های خیابانی تبدیل کرده است.

به گزارش فرارو، مادر سه فرزند، از خانه‌اش در مرکز شهر به خانه‌ای دو طبقه که در کازان خریده نقل مکان کرد تا فضای زندگی بزرگ‌تری برای گربه‌هایش فراهم کند. حالا او یک طبقه از خانه مستقل خود را به خانه‌ای برای گربه‌های ولگرد تبدیل کرد.

خانم نورهان در زمستان از ۶۰ گربه در طبقه همکف خانه اش نگهداری می‌کرد و پس از گرم شدن هوا در نقاطی از باغ خانه از آن‌ها مراقبت می‌کند.

این زن که زندگی خود را وقف گربه‌ها کرده و ۱۲ سال است برای آن‌ها مادر بوده است، گفت که زمانی از حیوانات می‌ترسید، اما پس از اینکه گربه‌هایی برای او از استانبول آوردند بر ترس خود غلبه کرد و در خانه خود را به روی گربه‌های خیابانی باز کرد.

وی با بیان اینکه با افزایش تعداد گربه‌ها باغ و یک طبقه از خانه‌ای را که در کازان خریده بود را برای نگهداری آن‌ها اختصاص داده، گفت: بیش از ۱۰۰ گربه وجود داشت، من گربه‌های زیادی را به فرزندی پذیرفتم. من به تنهایی از آن‌ها مراقبت می‌کنم.

نورهان با بیان اینکه روز خود را با غذا دادن به گربه هایش و دادن دارو به گربه‌های بیمار شروع می‌کند، خاطرنشان کرد که با اطلاعاتی که از دامپزشکان به دست آورده تقریباً به یک تکنسین دامپزشکی تبدیل شده است.

وی با بیان اینکه همسرش مخارج گربه‌ها را بر عهده گرفته است، افزود: من صفحه‌ای به نام «گربه‌های خاله نورهان» در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرده ام.

این زن ۶۵ ساله با بیان اینکه مدتبی به بیماری پارکینسون مبتلا بوده گفت: گربه‌ها در دوران بیماری برای من بسیار خوب بودند.

نورهان با بیان اینکه گربه‌های مرده‌اش را در زمین خالی پشت خانه‌اش دفن کرده است، گفت: خیلی غمگین هستم، خیلی گریه می‌کنم، یکی از آن‌ها اخیرا مرده است، خیلی ناراحتم، خدا کمکمان کند، مردم باید درس بگیرند. مردن خیلی سخت است.

دیگر خبرها

  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • (تصاویر) این زن زندگی خود را وقف گربه‌ها کرد
  • سردرد‌های مکرر نشانه چیست؟
  • چند باوراشتباه درباره بیماری ام اس
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • بیماران«ای‌ال‌اس» با امانت دادن تجهیزات به یکدیگر زنده‌اند
  • عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!
  • ۷میلیون ایرانی مبتلا به دیابت؛ زخم‌های دیابت، از سرطان کشنده‌تر است
  • مردی که ۶۱۳ روز کرونا داشت، فوت کرد
  • چهارهزار نفر در اردستان مبتلا به دیابت هستند